تراش :

یک الماس که به زیبایی تراش خورده همراه با عیان کردن هر گوشه اش به وسیله مهارت ها و دقت یک صنعتگر با استعداد بسیار شگفت انگیز است.

زمانیکه یک الماس در معرض نور قرار می گیرد، هر زاویه اش و هر گوشه اش بر میزان نور بازتاب شده بر چشم تاثیر می گذارد، و دلیل آن ظاهری که به الماس می دهد این است.

در تلاش برای ناهمسان کردن خودشان و به دلیل آن ظاهری که به الماس می دهد. در تلاش برای ناهمسان کردن خودشان و به دلیل درخواست برای ریزه کاری در تراش کاری بسیاری از تولید کنندگان الماس های جعلی را به روزرسانی کرده اند تا مطابق استاندارد های طاقت فرسا شود در طول دهه ها ، به ریزه کاری های کمان مانند در این الماس 1.54 قیراطی توجه کنند.

بخش های یک الماس تعیین می کند چه میزان ریزه کاری شده است وقتی وارد بحث الماس ها می شوید.

اگر نور از بالاترین نقطه الماس نفوذ کند و از شبکیه عبور کند الماس تیره و نازیبا به نظر می آید.

الماس ها با قسمت های متفاوت و تراش خوب از نور استفاده بهینه تری می کند و بسیار براق و رنگارنگ و درخشان تر به نظر خواهد می رسند.

یک الماس خوب تراش داده شده زیبایی را که مصرف کننده از الماس توقع دارد که ببیند نشان می دهد.

یک الماس به زیبایی که هست به نظر می آید اگر 3 فاکتور بصری را داشته باشد : انعکاس نور سفید که به آن درخشندگی می گویند، درخشش نور که بدان آتش، و ناحیه نور که بدان نور و تیرگی که بدان بارقه ی نور می گویند. الگو، اندازه مربوطه، و تضاد نواحی روشنی و تیرگی که در نتیجه انعکاس هی داخلی و خارجی می باشد می بایست با تضاد متناسبی میان نواحی تیره و روشن برقرار باشد تا به الگوی آن یک شور وحرارت و وضوح بخشد.

صنعت الماس مدت مدیدی است که متوجه این امر است که ترکیب های نسبی موجب می شود که نوربیشتر از بقیه خود را نشان دهد.در سال های اخیر اگرچه دانشمندان و محققین در دپارتمان تحقیقیGIA و در لابراتوار GIA  ثابت کرده اند که تعداد بسیار زیادی از نسبت ترکیب بندی موجود است که موجب می شود بیشترین زیبایی و آتش  را دارا باشد که در الماس ها به عنوان یک فانون عمومی قرار دارد، هرچه رتبه یک تراش بیشتر باشد الماس درخشان تری خواهند داشت زیر تابش فلورسنت این الماس ها ( از چپ به راست) بیشترین، متوسط، کم بودن تابندگی را نشان می دهد.

رتبه بندی تراش ها همچنین می تواند اشکال الماس های مطابق روز را توصیف کند، اشکال به غیر از استاندارد گرد بسیار زیبا به نام تراش تجملی معروف هستند، گاهی به نام اشکال تجملی، زوایای تجملی.

اشکال تجملی همچنین اسامی مخصوص به خودشان را دارند که براساس شکل شاهان نام گذاری شده است، معروف ترین آنها تراش های مارکز، شاهزاده، مروارید، بیضی، قلبی، زمرد هستند.

اشکال تجملی الماس در کنار الماس های کلاسیک گرد انتخاب های متداول تر برای مشتریان امروزی جواهرات هستند.

وزن قیراطی:

بسیاری از کالاهای فروشی براساس وزن کیلوگرمی انس، پوند، و یا تن وزن می شود.

حتی کسانی که تا کنون الماس نخریده اند به این نظر که وزن و قیمت به هم مربوط هستند عادت کرده اند.

آنها متوجه این امر هستند که الماس بزرگتر احتمالا ارزش بیشتری نسبت به کوچکترین دارد.

اما دو مورد است که معمولا موجب شگفتی مردم می شود زمانیکه درباره قیمت و وزن الماس می آموزند، اول از همه دقت و ریزه کاری است که سنجیده می شود، وزن الماس بر اساس اندازه گیری قیراط بررسی می شود. که به اختصار  ct  گفته می شود، هر واحد قیراط 0.2 گرم است بر 0.007 انس است که هر انس حدودا 142 قیراط را دربرمی گیرد.

یک گیره کاغذ کوچک در حدود یک قیراط است واحد قیراط به 100 واحد تقسیم می شود، یک واحد 1 هزارم یک قیراط است.

الماس ها با 0.001 یک قیراط سنجیده می شود و در نهایت به نزدیکترین عدد به هزارم و یا یک واحد گرد می شود.

مقدار بسیار ناچیزی از یک قیراط می تواند به معنی تفاوت قیمت صد و یا هزاران دلاری باشد بستگی به کیفیت الماس نیز دارد.

در مورد قیراط ، وزن الماس ها معمولا در غالب قیراط و دسی میل قرار می گیرد.

یک سنگ 1.03 قیراطی برای مثال به صورت یک و سه قیراطی خوانده می شود ویا یک و سه قیراط  وزن برای الماس های که زیر یک قیراط وزن دارند معمولا در غالب واحد قرار می گیرند یک الماس که وزن 0.83 قیراطی دارد بدین صورت خوانده می شود 83 واحد.

الماهای بزرگک با کیفیت بسیار کمیاب سنگ های بسیار باارزشی هستند این الماس وزن مثال زدنی 100.20 قیراط را دارد و از نظر داخلی بسیار بی نقص است

رابطه9 بین در صد کمیاب بودن وزن و قیمت می توند بسیار شگفت انگیز باشد، مردم می دانند که یک پوند شکر دو برابر نصف پوند شکر قیمت داردف اما الماس مثل شکر کالا نیست، قیمت آنها نسبت به تعدادشان متغییر است، وزن فقط یکی از عوامل است پس بنابراین همیشه به راحتی قابل فهم و یا توضیح نیست، چرا یک الماس 1 قیراطی ارزش 6،000 دلاری دارد در حالیکه یک الماس 2 غیراطی با کیفیت یکسان ممکن است ارزش 15،000 دلاری داشته باشد.

این یک موقعیت بسیار ساده است : الماس های بزرگ بسیار کمیاب تر از الماس های کوچکتر هستند هرچه شیئی کمیاب تر باشد با ارزش تر است بنابراین یک سنگ بزرگتر شامل قیمت بیشتر نیست همچنین برای هر قیراط قیمت بیشتری دارد. یک الماس 1 قیراطی به اندازه 4 الماس 0،25 قیراطی قیمت دارد، ولی حتی اگر تمامی سایر عوامل کیفیت نیز یکسان باشندالماس بزرگتر قیمت بیشتری از همان مجموع 4 الماس کوچکتر خواهد داشت.

وزن قیراطی هم می تواند سنبلیک و نمادین نیز باشد درحالیکه تفاوت بصری بین یک الماس 0.98  قیراطی و یک الماس 1.01 قیراطی بسیار ناچیز است اما بسیاری از مردم سنگ بزرگتر را ترجیح می دهند حتی با قیمت بسیار بیشتر، بعضی وزن ها را به عنوان ( سایز جادوئی) در نظر می گیرند، نصف یک قیراط، 4/1 قیراط، یک قیراط، و …در حقیقت تفاوت زیادی در وزنشان نیست اما اگر هر دوی آنها در درجه بندی رنگی D و الماس بی نظر گرد با شفافیت و تراش مشخص، اندازه ایجاد تفاوت خواهد کرد.

آنها واقعا خیلی متفاوت به نظر نمی رسنداما اگر نظریک مشتری بر روی یک قیراطی ثابت شده است ، تفاوت بسیار عظیم است ، حقیقت این است که سنگ دوم میزان بسیار اندکی از سایز جادوئیی بیشتر است.

سایز یک قیراطی می تواند حدود20 درصد تفاوت قیمت با فقط 6 واحد تفاوت در وزن ایجاد کند.

 

الماس بیضی شکل وزن 1.01 قیراطی در محدوده 1.00 قیراطی قرار می گیرد زمانیکه الماس ها در محدوده سایز های جادوئیی قرار می گیرند قیمتشان برای هر قیراط افزایش می باید با احترام به Lazar Kaplan diamonds

قیراط را با عیار اشتباه نگیرید، عیار واحد اندازه گیری است که برای توصیف این که چه میزان طلای ناب در آلیاژ وجود دارد استفاده می شود.